در زمان های قدیم ، وقتی هنوز جاروبرقی نبود ،
کشیشان دیوس تو مایه های اساتید امروز شروع کردن به فروختن زمین های بهشت
مردم هم خوشحال همه ی پولی که داشتند رو میدادند به این کشیش ها تا بهشت و خوشبختی رو با هم بخرن باشد که رستگار شوند
مردم میکشتن خودشونو تا بتونن زمین های بیشتریا در منطقه بهتری روبخرن...
تا اینکه یه ادم زرنگ پیدا شد و رفت کلیسا و گفت زمین های جهنم قیمتش چقدره؟
کشیش ها بهش مثل احمقا نگاه کردن و گفتن همه دارن خودشونو میکشتن تا بتونن زمین های بهشت روبخرن ، زمین های جهنم که به درد نمیخوره ، ارزشی نداره ، قیمتی نداره...
بلاخره یارو همه ی زمینای جهنم رو به قیمت ارزونی می خره و کشیشام خوشحال از اینکه از هیچی ام پول در اوردن همه زمینا رو یکجا ارزون میفروشن...
از فرداش هیچکی نمیره زمینای بهشتو بخره چون یارو میگه من تمام زمینای جهنم رو خریدم هیچکسم راه نمیدم تو جهنم.
۱۳۸۶ بهمن ۱۶, سهشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
سلام
آقا سعی کن از dirty word استفاده نکنی رسمیت بلاگت رو کم می کنه نمی شه بهش refer داد
ارسال یک نظر