و تو گفتی : " امیدوارم احساس خوشبختی کنی چون قیمت گرونی و بخاطرش داری پرداخت می کنی قیمتی خیلی بیشتر از تنها شدن چند تا دوست و یه عالمه اشک ودلتنگی و ... خیلی چیزای دیگه اینا چیزایی که من می دونم... خواهش می کنم سیاوش بی پروا باش برای خوشبختی. خواهش می کنم سیاوش خالق خوشبختی باش."
و من به دنبال خوشبختی در حرکتم
به دنبال روزی که با هم سیگاری بزنیم به بدن
به دنبال روزی که با هم تو برف قدم بزنیم و هم دیگه رو هل بدیم
و من باز با پوشیدن دستکشی ساده احساس خوشبختی کنم...
و من باز به Bob Dylan گوش میدم:
How many roads must a man walk down before you call him a man?
An' we gazed upon the chimes of freedom flashing...
An' for each unharmful, gentle soul misplaced inside a jail An' we gazed upon the chimes of freedom flashing
...
Spellbound an' swallowed 'til the tolling ended Tolling for the aching ones whose wounds cannot be nursed For the countless confused, accused, misused, strung-out ones an' worse An' for every hung-up person in the whole wide universe An' we gazed upon the chimes of freedom flashing.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر